زورخانه،آیین های پهلوانی و ورزش های سنتی ایرانیان
زورخانه
زورخانه ورزش باستانی نیز همچون چوگان از دیرینگی بالایی برخوردار است. شباهت آلات ورزشی زورخانه چون میل، کباده، گرز و کمان و ضرب که می تواند نشانی از طبل و کوس داشته باشد که در جنگ های ایرانیان به کار می رفت، نشان از این ورزش در روزگاران پیش از اسلام دارد با رواج تصرف پس از اسلام در ایران، ورزش زورخانه ی با تصوف آمیزش پیدا کرد.
این تصوف یا عرفان، در پاره ای از آداب آن در ورزش زورخانه ای مورد قبول بود که در این زمره است: فتوت، مرشد، سردم و برخی رفتار مانند طهارت، حلم و مدارا، رخصت خواستن و مهم تر این که شماری از بزرگان و عرفای صوفیه پیش از دوره ی صفویه از بلندآوازان و پیشکسوتان ورزش باستانی بوده اند. آنچه روشن است با ورود تشیع در ایران چون عارفان شیعی، مولای متقیان، امیرالمومنین را پیشوای جوانمردان عالم می دانند از آن دوران تا به امروز، ورزش زورخانه ای با نام مبارک آن حضرت آغاز و با همین نام پایان می یابد. محل ورزش باستانی را عبادت خانه، بیت، حزب، لنگرگاه، پاتوق و در نهایت زورخانه گفته اند. لنگرگاه مکانی بوده است که در زیرزمین بنا می کردند و در کوچکی برای آن می گذاشتند.
در این مکان فنون و مهارت های جنگی برای مبارزه با دشمنان پنهانی انجام می شد. رهبری و راهنمایی گروه در لنگرگاه را یک نفر به عنوان کهنه سوار بر عهده داشت که در میان گروه مقامی ارجمند داشت.
زورخانه به جای مانده از روزگاران پیشین، بنایی سرپوشیده است که در میان آن گود به صورت هشت پهلو وجود دارد که مهم ترین قسمت زورخانه و مکان اجرای زورخانه و کشتی پهلوانی است. این مکان نزد پهلوانان و ورزشکاران باستانی از پاکی ویژه ای برخوردار است و بر این باورند که باید با خلوص نیت و در نهایت پاکی واد گود شد.
هر پهلوی این گود 2 متر و ژرفای آن 75 تا 100 سانتی متر است و ورزش با سنگ گرفتن آغاز می شود. مرشد بر روی سکویی به نام سردم می نشینند و به ضرب گرفتن و شعر حماسی خواندن می پردازد.
مرشد با ضرب زدن و به صدا در آوردن زنگ، فضایی پرشور همچون میدان رزم را بازسازی می نماید. افزون بر شعرهای حماسی شاهنامه، شعرهای مذهبی و گفتار پندآموز و دعا نیز خوانده می شود. سنگ گرفتن نمادی از سیر در دست گرفتن و در میدان رزمیدن است. پس از آن پهلوانان حرکات شنا را با تخته آغاز می کنند. میل گرفتن، پا زدن و چرخ زدن، شکل های ساده ای جت آمادگی لازم در میدان نبرد، برای رزم با گرز و گرفتن دو شمشیر یا گرز در دو دست و چرخیدن و لرزه بر دشمن وارد ساختن است.
کباده الگویی از تیر و کمان با وزنی بیشتر از آن و جنسی از زنجیر و فولاد که به هنگام ورزش با آن، صدایی پر تنش و فراگیر برمی خیزد که صحنه جنگ را به خوبی در چشمان تجلی می سازد.
لباس باستانی کاران شامل لنگ و تنکه است. لنگ همچون لنگی که در حمام به کار می رفت و تنکه نیز شلوارک کوتاهی است که از کمر تا زانو را می پوشاند و روی ران های آن گل و بوته هایی قلاب دوزی شده است. در پایان ورزش نیز دعای پایانی است که به وسیله ی میاندار انجام می گیرد.