انتشار : ۱۰ آذ , ۱۴۰۱
قورتان، دژ تاریخی اصفهان
با دنبال کردن زاینده رود به سوی خاور اصفهان از دهکده ی اژیه گذر میکنیم. این دهکده را در گذشته مسجدی بود از دوره ی سلجوقی و ایلخانی. لیکن امروزه، اژیه را کبوترخانه های بیشماری فرا گرفته است که بیشتر آنها در تیررس ویرانی و نیستی قرار گرفته اند. با گذر از اژیه که در کرانه ی نیمروزی زاینده رود قرار گرفته است، پس از ۱۵ کیلومتر راه و انحراف به سوی کرانه ی شمالی زاینده رود، به دهکده ی قورتان میرسیم. این دهکده از دوردست، نمایی کویری دارد و گذر زاینده رود فرسوده چندان آبادانی به آن نبخشیده است. لیکن، یادگاری پایدار، تاریخ دهکده را بر ما روشن میدارد. این یادگار تاریخی، ارگ بزرگ و تاریخی قورتان است که برج و باروی آن نوید بازدید از گردآوردی از هنر معماری کویرنشینان را بر بیننده ارزانی میدارد. قسمتی از باروی نیمروزی ارگ فرو ریخته است، لیکن باروی ارگ در گوشه های باختری، خاوری و شمالی در وضعیت مناسبی به سر میبرد. ورودی ارگ در نقطه ی شمالی آن قرار دارد.
ورودی ارگ، سیمایی برج گونه و دارای دو طبقه است. طبقه ی نخست، هشتی ورودی و از آن جا، راه به سوی فضای درونی ارگ باز میشود. افسوس که بخشی از ارگ به تازگی ویران شده و به جای آن حسینیه ای بنا شده که الگوی معماری آن هیچ شباهتی با خشت و گل که مصالح اصلی ارگ را تشکیل میدهد، ندارد. این بنا از دیدگاه بلندی دیوار و سقف نیز چشم انداز ارگ را از بین برده است. و لیکن گذر در کوچه ها و فضای خانه های خالی از خانه نشین، صفایی دیگر دارد. با دقت به ساختار کوچه ها میتوان دریافت که همه ی کوچه ها به صورت سرپوشیده (سابات) بوده که هنوز بازمانده هایی از ساباتها نمایان است. با بالا رفتن از راه پله، چشم اندازی کامل بر ارگ دیدنی است. نخستین چیزی که جلب نظر میکند، باروی ارگ با بلندی ۱۰ متر و برج های دیده بانی دوازده گانه ی آن که یک متر از باروی ارگ بلندتر هستند. بارو و برج ها در قسمت بالایی کنگره ای شکل هستند که جلوه ای خاص به ارگ داده اند. دومین چیزی که نظر را جلب می کند. مناره ی مسجد جامع ارگ است که سیمایی ساده دارد و به شکل آتشدان آتشکده های کهن است. مناره ۱۴ متر بلندی دارد و همچون ارگ از خشت و گل بنا شده است. خوشبختانه مسجد جامع همچنان کاربری مذهبی خود را حفظ نموده است اقامه ی نماز روزانه در آن صورت میگیرد. درست در سمت چپ ورودی مسجد جامع فضایی نه چندان روشن، لیکن بزرگ به نام غریب خانه وجود دارد که سرایی بوده برای اقامت مسافرانی که به قورتان سفر میکردند و در صورت تمایل میتوانستند در آن اقامت کنند. مسجد جامع به صورت شبستان ستون دار بزرگی است که با گچ سفیدکاری شده و تزیینات آن، تنها مقرنسهای لوزی شکل و ساده است بر روی دیوار فضای مربوط به پیه سوزهای مسجد برای روشنایی جلوه ای خاص به نمازخانه داده است. خانه های ارگ به صورت واحدهای ساختمانی کوچک، یک طبقه، برخی نیز دو طبقه ساخته شده اند و این خانه ها (دو صفه ای یا چهار صفه ای) همگی یا به ویرانه تبدیل شده اند یا آغل گوسفندان و گاوان مردم محل شده اند. جای بسی افسوس است که خانه هایی با معماری بومی و ارگی با این چنین بزرگی با بی مهری مواجه شده است، خانه ها با کوچه ها و ساختاری که سازگاری کاملی با هوای منطقه دارند، بنا شده اند، به یکباره رها شوند و به فراموشی سپرده شوند.
خانه ها سقفی گنبدی دارند و پوشش دیوارها و سقف از جنس کاهگل است. راه پله ها در فضای بیرونی (داخل سابات، داخل حیاط یا در نزدیکی ورودی و هشتی خانه) قرار دارند و پله هایی به بلندی ۳۰ تا ۴۰ سانتی متر دارند. ارگ تاریخی قورتان، یادگاری شگرف و بزرگ با انبوهی از شگفتیها و تاریخی که در خشتهای آن میتوان خواند این ارگ از دوره ی دیلمیان بر جای مانده است. ارگ از بیرون ۲۶۰ متر درازا و ۱۸۰ متر پهنا دارد. ارگ چه داستانهایی که در دل دارد از روزگار سلجوقیان، یورش مغول، حمله ی تیمور لنگ و یورش افغانها چه بسیار ویرانیها که در خود دیده، چه خونها که در پای آن ریخته، لیکن هنوز پابرجاست و آثار شکوه و بزرگی آن به چشم می آید. این ارگ در نزدیکی زاینده رود قرار دارد و بیرون از باروی آن کبوترخانه هایی در میان کشتزارها به چشم میخورند که چندتایی نیمه ویران و چندتایی سالم باقی مانده اند. یکی از کبوترخانه ها با نمایی ۱۲ استوانه ای از بیرون نمایان است که در نوع خود منحصر به فرد است.
برگرفته از کتاب "اصفهان این همه هست، این همه نیست"
دکتر منصور قاسمی